زمان حال کامل (Perfekt) در زبان آلمانی
13 اسفند 1403
ارسال شده توسط باشگاه آلمانی
در این مقاله به چه موضوعاتی میپردازیم؟
Toggle
زمان حال کامل (Perfekt) در زبان آلمانی برای بیان اقداماتی استفاده میشود که در گذشته انجام شدهاند اما تأثیر یا نتیجه آنها همچنان در حال حاضر احساس میشود.
ساختار این زمان از دو بخش تشکیل میشود:
- فعل کمکی (Hilfsverb) که میتواند haben یا sein باشد و به صورت صرفشده در زمان حال میآید.
- اسم مفعول (Partizip II) که شکل سوم فعل است و در انتهای جمله قرار میگیرد.
افعال گذرا (Transitive Verben) با "haben"
این گروه شامل افعالی است که مفعول مستقیم میگیرند و تأثیرشان روی یک شیء یا فرد دیگر اعمال میشود.
مثالها:
- Ich habe das Buch gelesen. → من کتاب را خواندهام.
- Er hat die Tür geschlossen. → او در را بسته است.
- Sie hat einen Brief geschrieben. → او یک نامه نوشته است.
- Wir haben das Essen gekocht. → ما غذا را پختهایم.
- Ihr habt den Film gesehen. → شما فیلم را دیدهاید.
- Sie haben eine neue Sprache gelernt. → آنها یک زبان جدید یاد گرفتهاند.
- Ich habe mein Auto verkauft. → من ماشینم را فروختهام.
- Er hat die Wahrheit gesagt. → او حقیقت را گفته است.
- Wir haben einen Tisch reserviert. → ما یک میز رزرو کردهایم.
- Du hast deine Hausaufgaben gemacht. → تو تکالیفت را انجام دادهای.
- Sie hat ein Geschenk gekauft. → او یک هدیه خریده است.
- Ich habe einen Kaffee getrunken. → من یک قهوه نوشیدهام.
- Er hat seine Mutter angerufen. → او به مادرش زنگ زده است.
- Sie haben die Prüfung bestanden. → آنها امتحان را قبول شدهاند.
- Ich habe meinen Freund besucht. → من به دوستم سر زدهام.
افعال حرکتی (Bewegungsverben) با "sein"
افعالی که نشاندهنده حرکت از نقطهای به نقطه دیگر هستند معمولاً با “sein” صرف میشوند.
مثالها:
- Ich bin nach Berlin gefahren. → من به برلین رفتهام.
- Er ist ins Kino gegangen. → او به سینما رفته است.
- Sie ist früh aufgestanden. → او زود بیدار شده است.
- Wir sind nach Hause gekommen. → ما به خانه آمدهایم.
- Ihr seid mit dem Flugzeug geflogen. → شما با هواپیما پرواز کردهاید.
- Sie sind in den Park gelaufen. → آنها به پارک دویدهاند.
- Ich bin in die Stadt gefahren. → من به شهر رفتهام.
- Er ist über die Brücke gegangen. → او از روی پل عبور کرده است.
- Wir sind schnell gerannt. → ما سریع دویدهایم.
- Sie ist aus dem Haus gelaufen. → او از خانه بیرون دویده است.
- Ich bin nach Spanien gereist. → من به اسپانیا سفر کردهام.
- Er ist ins Wasser gesprungen. → او به داخل آب پریده است.
- Wir sind in den Zug eingestiegen. → ما سوار قطار شدهایم.
- Sie sind auf den Berg geklettert. → آنها از کوه بالا رفتهاند.
- Ich bin früh nach Hause gekommen. → من زود به خانه آمدهام.
افعال حالتی (Zustandsverben) با "sein"
افعالی که تغییر وضعیت را نشان میدهند معمولاً با sein صرف میشوند.
مثالها:
- Er ist krank geworden. → او بیمار شده است.
- Sie ist müde gewesen. → او خسته بوده است.
- Wir sind älter geworden. → ما پیرتر شدهایم.
- Du bist größer gewachsen. → تو قدبلندتر شدهای.
- Ich bin nervös gewesen. → من عصبی بودهام.
- Sie ist traurig geworden. → او غمگین شده است.
- Er ist Arzt geworden. → او پزشک شده است.
- Ihr seid glücklich gewesen. → شما خوشحال بودهاید.
- Ich bin wach geblieben. → من بیدار ماندهام.
- Sie ist leise geblieben. → او ساکت مانده است.
- Er ist wütend geworden. → او عصبانی شده است.
- Sie ist dünner geworden. → او لاغرتر شده است.
- Ich bin neugierig gewesen. → من کنجکاو بودهام.
- Sie sind berühmt geworden. → آنها مشهور شدهاند.
- Er ist traurig gewesen. → او غمگین بوده است.
افعال انعکاسی (Reflexive Verben) با "haben"
افعالی که با ضمایر انعکاسی استفاده میشوند و معمولاً با “haben” صرف میشوند.
مثالها:
- Ich habe mich gewaschen. → من خودم را شستهام.
- Sie hat sich angezogen. → او لباس پوشیده است.
- Er hat sich rasiert. → او صورتش را اصلاح کرده است.
- Wir haben uns beeilt. → ما عجله کردهایم.
- Ihr habt euch gefreut. → شما خوشحال شدهاید.
- Sie haben sich entschieden. → آنها تصمیم گرفتهاند.
- Ich habe mich vorgestellt. → من خودم را معرفی کردهام.
- Er hat sich ausgeruht. → او استراحت کرده است.
- Wir haben uns gestritten. → ما دعوا کردهایم.
- Sie hat sich bedankt. → او تشکر کرده است.
- Ich habe mich verlaufen. → من گم شدهام.
- Du hast dich verletzt. → تو زخمی شدهای.
- Er hat sich konzentriert. → او تمرکز کرده است.
- Sie haben sich erholt. → آنها استراحت کردهاند.
- Ich habe mich verliebt. → من عاشق شدهام.
افعال بیقاعده مهم در Perfekt
برخی افعال بیقاعده که Partizip II آنها شکل نامنظمی دارد.
مثالها:
- Ich habe vergessen. → من فراموش کردهام.
- Er hat geholfen. → او کمک کرده است.
- Wir haben gesprochen. → ما صحبت کردهایم.
- Sie hat genommen. → او گرفته است.
- Du hast gefunden. → تو پیدا کردهای.
- Ich habe begonnen. → من شروع کردهام.
- Er hat geschrieben. → او نوشته است.
- Sie hat gegessen. → او خورده است.
- Wir haben getroffen. → ما ملاقات کردهایم.
- Ihr habt gesehen. → شما دیدهاید.
دیدگاهتان را بنویسید